آشنایی با انواع استراتژیهای حسی در بازاریابی حسی
- توضیحات
- نوشته شده توسط Super User
- دسته: blog
- بازدید: 178

آشنایی با انواع استراتژیهای حسی در بازاریابی حسی، اگر شخص از محصولات راضی باشد در اینصورت افراد دیگری را نیز با خود به آن مغازه میآورد و فروش افزایش مییابد. نمونه دیگر درگیر شدن حواس در تبلیغات تلویوزیونی است که اغلب درآنها برای تبلیغ محصولات شوینده با کیفیت بالا از رنگهایی ماند آبی آسمانی یا سبز روشن استفاده میشود که القا کننده حس پاکیزگی و طراوت است در اینصورت بیننده نیز درگیر حسی که تبلیغات سعی در انتقالش دارد، میشود.تمام مثالهایی که زده شد، نمونهای از بازاریابی حسی است. این نوع بازاریابی مبتنی بر حواس پنجگانه است که برای هر حس استراتژی خاص خود را دارد. با ما همراه باشید تا با استراتژی های این نوع از بازاریابی آشنا شوید.
انواع استراتژیهای حسی در بازاریابی حسی
استراژی چشایی
حس چشایی یکی ازحواسی است که بهواسطه دیجیتالی شدن دنیای امروز از همه کمتر مورد توجه قرار میگیرد اما دلیل نمیشود از تاثیری که بر بازاریابی میگذارد غافل شد. شاید با خود بگویید مگر در بازاریابی این حس نیز بهکار میآید؟ پاسخ بله است. البته برای ملموستر شدن این پاسخ باید به سراغ طرفداران دو برند معروف نوشیدنی، کوکاکولا و پپسی بروید. قطعا کسی که طرفدار سرسخت کوکاکولا است، لب به پپسی نمیزند و برعکس . نمونه این نوع بازاریابی را در خیابان یا کنار سوپرمارکتها نیز میتوان مشاهده کرد. کسانی که از شما میخواهند از جدیدترین محصول سان استار را بنوشید یا بدانید آیا محصول جدید کرانچی فلفلی مناسب است یا خیر، به این نوع بازاریابی مشغولند.
استراژی شنوایی
جالب است بدانید که آخرین حسی که در افراد از بین میرود، شنوایی است. به همین دلیل است افرادی که در کما هستند، صداهای اطراف خود را میشنوند. از این توضیحات کافیاست تا به اهمیت حس شنوایی پیببرید. صدا آنقدر مهم است که نباید از آن در هیچ نوع تبلیغی، از رادیو گرفته تا تلویوزیون غافل شد. تصور کنید در ماشین خود نشستهاید و رادیو را روشن میکنید که در حال تبلیغ نوعی چیپس است. صدای خرد شدن چیپس زیر دندانهای فرد تبلیغکننده شما را وادار میکند تا با دیدن اولین مغازه بایستید و همان مارک چیپس را بخرید. اما تنها استفاده از حس شنوایی در تبلیغ محصول نیست بلکه در مراکز خرید نیز هست. به عنوان مثال شما به پاساژی وارد میشوید که موسیقی بسیار انرژیبخشی از بلندگوهایش پخش میشود، ممکن است در لحظه خستگی از تنتان بیرون رود و برای بیشتر ماندن در آنجا به سراغ مغازهها بروید و از آنها خرید کنید. در این صورت پاساژ با استفاده از استراتژی شنوایی شما را مجذوب خودش کرده تا خرید کنید.
استراژی بینایی
شاید بتوان به جرات گفت حس بینایی پرکاربردترین حس در افراد و بازاریابی است. به عنوان مثال شما با دیدن لوگو مک دونالد در هر کجا دنیا که باشید به یاد همبرگرها یا مرغهای سوخاری آن میافتید یا با دیدن گوجه سبز دهنتان جمع میشود. این حس با وجود کاربرد فراوانی که در زندگی و بازاریابی دارد، اما اشباع شده است. به این معنی که هر کسبوکاری برای در حافظه ماندن میبایست لوگو خاصی داشته باشد که با یکبار دیدن در حافظه بماند. لوگوهای سادهای مانند اپل، شنل و رالف لورن در عین سادگی به دلیل استفاده از رنگها و نقشهای ساده، به راحتی در نگاه اول قابل درک هستند و نیازی نیست فرد برای مدت چند ثانیه به آنها خیره شود تا متوجه شود به کدام برند تعلق دارد.
استراژی بویایی
حس بویایی بیشتر برای شرکتهای سازنده موادغذایی، عطر و اسپریهای بدن و البته رستورانها و مغازههای فروش خوراکی مهم است. فرض کنید در حال رد شدن از خیابان بوی شیرینی تازه به مشامتان میخورد، حتی اگر گرسنه هم نباشید راه خود را کج میکنید تا از آن شیرینیفروشی خرید کنید. حتی ممکن است بپرسید که طالب شیرینی هستید که بویش شما را به آن مغازه کشانده است. شاید به همین دلیل باشد که بیشتر مغازههای شیرینی فروشی موقع از فر درآوردن محصولات خود، درب مغازه را باز میگذارند تا شما به آن جذب شوید.
استراژی لامسه
حس مهم دیگر لامسه است. برای پیبردن به اهمیت این حس کافیاست روزهایی را که درگیر کرونا هستیم و مجبوریم از دستکشهای یکبار مصرف برای بیرون رفتن، استفاده کنیم، به خاطر بیاورید. چقدر سخت است که نتوانیم جنسی را لمس کنیم و از کیفیت آن آگاه شویم. شاید به دلیل اهمیت لمس کردن باشد که تقاضا برای خرید آنلاین لباس کمتر طرفدار دارد. چرا که بیشتر خریداران معتقدند باید جنس را با انگشتانشان لمس کنند.